نسبت به ده روز پیش که خیلی آشفته و پر استرس بودم خیلی آرومم.اون قدر آرومم و اون قدر ذهنم نسبت به اتفاقاتی که افتاده روشنه که هیچ نیازی به نوشتن پیدا نکردم.یکی از دلایل بهتر شدن حالم خاموش شدن تلویزیونه.اون سه روزی که عزای عمومی اعلام شد بابام بیست و چهار ساعته تلویزیون رو روشن نگه داشته بود.من پناه برده بودم به اتاقم و کتاب میخوندم اما صدای تلویزیون خیلی بلند بود.دو بار از شدت استرس مجبور شدم قرص بخورم.دائم کمیک نگاه می کردم که حواسم پرت شه.
هفته ی قبل به خاطر سرما نرفتم باشگاه.تو هوای سرد حال میده تو خونه بمونی ولی بعد به خودت فحش میدی که کاش میرفتم و این سردرد و اضطراب ناشی از اخبار رو متحمل نمی شدم.اون یه هفته که تموم شد پست هایی تو اینستاگرام دیدم که در مورد خود مراقبتی بود.قبلا هم از این پست ها خونده بودم ولی این بار آدما بیشتر از قبل داشتن می نوشتن.از خبرها دور بمون،کارای فیزیکی کن،با دوستات وقت بگذرون و راجع به اخبار حرف نزنین،کارایی که بهت آرامش میده بکن تا حواستو پرت کنه مثل نقاشی،لازم نیست حتما برای خودت موضع مشخص کنی که این آخری برای من خیلی خوب بود.
دیشب برامون مهمون اومد و حالم بهتر شد.یکم در مورد هواپیما حرف زدن و من سعی کردم ساکت بمونم.خوب بود.چند روزه هم دارم کتاب میخونم و الان واقعا خوب میتونم تمرکز کنم.باید بیشتر خودمو بیرون بکشم از خونه و از این وضعیت.باید برگردم به باشگاه حتی اگه هوا سرد باشه.
درباره این سایت